نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکترای حقوق عمومی، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایران.
چکیده
تصمیمگیرى قضائى یکی از مهمترین و بارزترین موقعیتهایی است که اثر تضارب آرای مکاتب مختلف حقوقی در آن به وضوح دیده میشود. قضات در این زمینه که آیا قوانین حتیالامکان باید «بهصورت مکانیکی» اِعمال گردند یا خیر؟ اختلافنظر دارند. در اینکه حجتهای اخلاقی چه نقشی را باید در آرای قضائى ایفا کنند و بهکارگیری ملاحظات اخلاقی چه معنایی دارد و از چه منابع اخلاقی میتوان استفاده کرد؛ دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. بحث از رابطه حقوق و اخلاق و مداخله ملاحظات اخلاقی در صدور آرای قضائى یکی از مسائل کهن «فلسفه حقوق» و بحثی پرچالش و قدیمی است و طیف گستردهای از نظریهها را دربرمیگیرد که یک سر آن ناظر به گسست حقوق و اخلاق و طیف دیگر آن به همپوشانی حداکثری حقوق و اخلاق منجر میشود که بر این اساس مکاتب فلسفی مختلفی پدید میآیند.
در مقاله پیشرو که پژوهشی توصیفی ـ تحلیلی و برمبنای روش اسنادی است تلاش شده تا دیدگاههای متفاوت در مکاتب مختلف حقوقی و در نظام قضائى اسلام، از نظر میزان مداخله ملاحظات اخلاقی در صدور آرای قضائى مورد بررسی قرارگرفته و نیز تبیین میشود که هر دیدگاه فکری تا چه میزان ورود هنجارهای اخلاقی در آرای قضات را مجاز میدانند.
کلیدواژهها