نظریه دولت حقوقی فردریش فون هایک

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه حقوق عمومی، دانشکده معارف اسلامی و حقوق، دانشگاه امام صادق ع، تهران، ایران.

چکیده

بسیاری از حقوق‌دانان غایت حقوق عمومی را رسیدن به دولت حقوقی می‌دانند، یعنی دولتی حداقلی و منحصر به ساختارهای حقوقی که تا حد ممکن از آن‌ها سیاست‌زدایی شده است. تأکید برخی اندیشمندان بر بیشینه شدن حقوق و کمینه شدن سیاست در دولت، از باب رویکردی کانتی به مفهوم خیر همگانی است؛ زیرا انسان‌ها به‌مراتب می‌توانند در پیشگاه حقوق به‌صورت برابر پذیرفته شوند؛ اما در پیشگاه سیاست این برابری تا حدود زیادی تحت تأثیر مسائلی دیگر قرار گرفته و مخدوش می‌شود. دولت حقوقی در اندیشه‌های متفاوتی از یونان باستان گرفته تا لیبرالیسم و حتی اسلام نمودهای متفاوتی داشته است؛ اما شاید بتوان خاستگاه اصلی آن را سنت لیبرالیسم دانست؛ زیرا در این سنت به محدود کردن اختیارات دولت توسط قانون بیشتر توجه شده است. فون هایک به‌عنوان یک لیبرتارین از مکتب اتریش، یکی از افراطی‌ترین نظریه‌های دولت حقوقی را ارائه می‌دهد و دولتی کمینه و منحصر به نظارت قضایی چه بر مردم و چه بر اعمال اداری خود دولت پیشنهاد می‌دهد و منکر لزوم تأسیس سایر نهادهای دولتی و البته نهاد قانون‌گذار است. در این مقاله به بررسی اصول بنیادین اندیشه هایک می‌پردازیم تا شاید درنهایت بتوانیم نقدهایی بر نتیجه این مبانی یعنی دولت حقوقی هایک مطرح کنیم.

کلیدواژه‌ها

غنی‌نژاد، موسی (1381). درباره هایک. تهران: نگاه معاصر.
گری، جان (1399). فلسفه سیاسی فون هایک. ترجمه خشایار دیهیمی، تهران: نشر نو.
لسناف، مایکل ایچ (1400). فیلسوفان سیاسی قرن بیستم. ترجمه خشایار دیهیمی، تهران: ماهی.
ویژه، محمدرضا (1396). مبانی نظری و ساختار دولت حقوقی. تهران: جنگل.
وینسنت، اندرو (1399). نظریه‌های دولت. ترجمه حسین بشیریه، تهران: نشر نی.
هایک، فردریش فون (1394). فردگرایی و نظم اقتصادی. ترجمه محسن رنجبر، تهران: مرکز.
هایک، فردریش فون (1401). راه بردگی. ترجمه فریدون تفضلی و حمید پاداش، تهران: نگاه معاصر.
هایک، فردریش فون (1402). در سنگر آزادی. ترجمه عزت‌الله فولادوند، تهران: ماهی.
هایک، فردریش فون (1402). قانون، قانون‌گذاری و آزادی. جلد 1 و 2 و 3،  ترجمه موسی غنی‌نژاد و مهشید معیری، تهران: دنیای اقتصاد.
هایک، فردریش فون (1402). منشور آزادی. ترجمه مرتضی افشاری ، تهران: نگاه معاصر.